الهى اگر تقسیم شود به من بیش از این که دادى نمیرسد فلک الحمد.
الهى از روى آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده ام از انس و جان شرمنده ام حتى از روى شیطان شرمنده ام که همه در کار خود استوارند و این سست عهد ناپایدار.
الهى خودت آگاهى که دریاى دلم را جزر و مد است یا باسط بسطم ده و یا قابض قبضم کن.
الهى دست با ادب دراز است و پاى بى ادب، یا باسط الیدین بالرحمه خذ بیدى.
الهى بسیار کسانى دعوى بندگى کرده اند و دم از ترک دنیا زده اند، تا دنیا بدیشان روى آورد جز وى همه را پشت پا زده اند این بنده در معرض امتحان درنیامده شرمسار است بحق خودت ثبت قلبى على دینک.
الهى ناتوانم و در راهم و گردنه هاى سخت در پیش است و رهزنهاى بسیار در کمین و بار گران بر دوش یا هادى اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین.
الهى رجب بگذشت و ما از خود نگذشتیم و تو از ما بگذر.
الهى عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه باید کرد.
الهى عارفان گویند عرفنى نفسک، این جاهل گوید عرفنى نفسى.
الهى در راهم، اگر در باره ام گویى لم نجد له عزما چه کنم.
الهى آزمودم تا شکم دائر است دل بائر است یا من یحیى الارض المیته دل دائرم ده.
الهى همه گویند خدا کو حسن گوید جز خدا کو.
الهى همه از تو دوا خواهند و حسن از تو درد.
الهى آن خواهم که هیچ نخواهم.
الهى اگر تقسیم شود به من بیش از این که دادى نمیرسد فلک الحمد.
الهی نامه ی علامه حسن زاده ی آملی