امام خامنه ای: شب نیمۀ شعبان شب بسیار مبارکی است، تالی تلو لیالی قدر است.
فضیلت احیاء شب نیمه شعبان
رسول خدا صلّی الله علیه و آله وسلّم فرمودند:« در شبی از شب های نیمۀ شعبان در بستر خوابیده بودم که جبرئیل نزد من آمد و گفت: چرا در چنین شبی خوابیده ای؟ گفتم: مگر این شب چه شبی است؟ گفت: شب نیمۀ شعبان است. ای محمّد! برخیز، سپس مرا بلند کرد و به بقیع برد. گفت: این شب، شبی است که درهای آسمان بازاست، در رحمت، رضوان، مغفرت، فضل، توبه، نعمت، بخشش و احسان. خداوند به عدد موها و پشم های گاو و گوسفندان، مردم را از آتش جهنّم آزاد می کند. در چنین شبی، عمرها معین می وشد و روزی ها تقسیم می گردد، و هر نعمت و عذابی که قرار است در طول سال بفرستد، معین می کند. شب زنده داری چنین شبی که همراه با ذکر« الله اکبر، سبحان الله، لا اله الّا الله» دعا، نماز، قرآن، اعمال مستحبی و استغفار باشد نیز، خداوند علاوه بر اینکه گناهان گذشته و آیندۀ او را می بخشد، بهشت را محلّی برای آسایش او قرار می دهد.
ای محمّد! کسی که در این شب نمازی را به جای آورد که در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و ده مرتبه سوره توحید را بخواند، بعد از آنکه نمازش تمام شد، ده بار آیت الکرسی، ده مرتبه حمد بخواند و صد بار سبحان الله بگوید، خداوند صد گناه کبیرۀ او را که باعث هلاکت و ورود او به آتش می شود را می بخشد و به او قدرت می دهد که صد نفر از بستگان خود را شفاعت کند و برای او ثواب شهید نوشته می شود و ثواب روزه داران این ماه و شب زنده داران را بدون اینکه پاداش آنان را کم کند. بنابراین این شب را تا صبح به عبادت بپرداز و به امّتت سفارش کن که این شب شریف را احیاء بگیرند و به خدا نزدیک شوند. هنگامی که نزد تو آمدم، فرشته ها به پا خواسته و تسبیح می گفتند، به رکوع می رفتند به سجده می افتادند، ذکر می گفتند. کسی دعایی نمی کند مگر اینکه مستجاب می شود. کسی که طلبی می کند به او داده می شود. کسی طلب آمرزش نمی کند مگر اینکه بخشیده می شود. توبۀ ت.به کننده پذیرفته می شود. کسی که از خیرات این شب محروم بماند، از رحمت خدا بی بهره شده است.» المراقبات عارف کامل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
دوستان! امشب با گریه برآه مادران داغدیده، مظلومیت مظلوملن جهان و شدت گستاخی و ظلم ظالملن برای نزدیکی ظهور صاحب و ولی نعمتمان دعا کنیم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم
-هر کس می خواهد دعایش مستجاب شود، برای نجات مومنین و مومنات دعا کند.
توصیه های حضرت آیت الله العظمی بهجت قدس الله نفسه الزکیه:
آیا به مواعظی که تا حال شنیده اید، عمل کرده اید، یا نه؟
آیا می دانید که:هر که عمل کرد به معلومات خودش، خداوند مجهولات او را معلوم می فرماید؟
آیا درست است بدون عمل کردن به معلومات توقع زیادتی علم داشت؟!
-نصیحتی از این بالاتر نیست که انسان تصمیم جدی بگیرد که اگر خداوند به او یکصد سال هم عمر داد، عالما و عامدا، حتی یک آن، معصیت نکند. اگر چنین حالی واقعا برای او پیدا شود، خداوند او را کمک می کند و توفیق می دهد.
-بعضی گمان می کنند که ما از ترک معصیت عبور کرده ایم!! غافلند از اینکه معصیت، اختصاص به کبائر معروفه ندارد، بلکه اصرار بر صغائر هم، کبیره است؛ مثلاً نگاه تند به مطیع، برای تخویف، إیذاءِ محرم است؛ [و] تبسم به عاصی، برای تشویق، اعانت بر معصیت است.
-بارها گفته ام و بار دگر می گویم: «کسی که بداند هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین اوست، احتیاج به هیچ وعظی ندارد، می داند چه باید بکند و چه باید نکند؛ می داند که آنچه را که می داند، باید انجام دهد، و در آنچه که نمی داند، باید احتیاط کند.
-آنچه می دانیم را عمل کنیم ، در آنچه نمی دانیم، توقف و احتیاطداشته باشیم تا بدانیم؛ قطعاً این راه پشیمانی ندارد. به همدیگر نگاه نکنیم، بلکه نگاه به « دفتر شرع » نماییم و عمل و ترک را مطابق با آن نماییم.
-ملائکه صدای ما را ضبط می کنند، هم از گفتار ما، هم از اصل و نیت گفتار ما که به داعی الهی صادر شده است، یا نفسانی و شیطانی، عکس برداری می کنند.
-از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز، و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه، در تعقیبات و غیر آنها؛ و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه؛ و زیارت علما و صلحاء و همنشینی با آنها، از مرضیات خدا و رسول(ص) است و باید روز به روز، مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد.
-و بر عکس، کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و استیحاش از عبادت و زیارات است؛ از این جهت است که احوال حسنه حاصله از عبادات و زیارات و تلاوتها، به سبب مجالست با ضعفا در ایمان، به سوء حال و نقصان، مبدل می شوند؛ پس، مجالست با ضعیف الایمان- در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آنها- سبب می شود که ملکات حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسده آنها را یاد بگیرد: « جالسوا من یذکرکم الله رؤیته، و یزید فی علمکم منطقه، و یرغبکم فی الاخرة عمله.
-مبادا از زندگی خودمان، پشیمان شده بر گردیم؛ صریحاً می گویم: ـ مثلاًـ اگر نصف عمر هر شخصی در یاد منعم حقیقی است و نصف دیگر در غفلت، نصف زندگی، حیات او محسوب و نصف دیگر، ممات او محسوب است.
-اگر کسی طالب هدایت و معرفت خدا باشد و در طلب، جدی و خالص باشد، در و دیوار باذن الله هادی او خواهند بود.
-تمام لذها روحی است و آنچه از لذات در طیب(عطر) و یا از راه نساء به صورت حلال تکویناً مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است.
-هر کس می خواهد دعایش مستجاب شود، برای نجات مومنین و مومنات دعا کند، تا دعای مَلَک که مورد استجابت است، یقیناً مشمول حال او شود.
-راستگویی در دیدن رویای صادقه و صفای روح خیلی موثر است.
-توسلات خیلی نافع است. به این امام زاده ها زیاد سر بزنید! این بزرگواران همچون میوه ها که هر کدام یک ویتامین خاصی دارند، هر کدامشان خواص و آثاری دارند.
-خدا می داند یک صلواتی را که انسان بفرستد و برای میتی هدیه کند، چه معنویتی، چه صورتی، چه واقعیتی برای همین یک صلوات است.
دو مطلب زیبا از آیت الله جوادی آملی
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
اين ايام از آن جهت كه متعلّق به وجود مبارك وليّ عصر(ارواحنا فداه) است دو مطلب را از قرآن كريم بازگو كنيم. مطلب اول اينكه خداي سبحان وعده داده است كه دين خود را بر همه مكاتب و اديان پيروز و ظفرمند قرار بدهد ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾،پيروزي اسلام بر همه اديان به اين معنا نيست كه سراسر جهان بشوند مسلمان و موحد; زيرا اگر همه جهانيان مسلمان و موحد باشند ديگر كراهت و بيمِيلي در كار نيست.همه با طوع و رغبت اسلام را ميپذيرند از اينكه فرمود: ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾ و مانند آن معلوم ميشود يك عده كرهاً يك عده رغبتاً ولي بالأخره حكومت, حكومت الهي خواهد بود. تاكنون چنين مطلبي رخ نداده است هر چه بوده است بر اساس ﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ﴾،بود يا صريحاً رهبران الهي اين جمله را ميگفتند مثل آياتي كه در سوَر مكّي نازل شد ﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ﴾ يا عملاً اينچنين است كه برخيها دين توحيد را ميپذيرند برخيها دين شرك را و بعضيها هم ملحدند اين ﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ﴾ يا قولاً يا فعلاً رواج داشت تا زماني كه ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ﴾ انشاءالله ظهور پيدا كند و ذات اقدس الهي هم وعده داده است و به صورت فعل مضارع كه مفيد استمرار است فرمود ما اراده كردهايم كه مستضعفان را ائمه روي زمين قرار بدهيم ﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً﴾ كه ـ انشاءالله ـ با ظهور آن حضرت چنين اتفاقي خواهد افتاد!
نكتهاي كه در ضمن اين بخش اول مطرح است آن معجزه جهاني است كه در زمان ظهور حضرت اتفاق ميافتد و آن عقلانيّت مردم است مردم را وجود مبارك حضرت با جنگ و كشتارِ عمومي مسلمان نميكند زيرا كشتار و جنگ هرگز آن قدرت را ندارد كه در دلهاي مردم اثر بگذارد مهمترين راه پيروزي آن حضرت, همان عقلانيّت جامعه است لذا در زمان ظهور آن حضرت در برخي از تعبيرها آمده است كه خداي سبحان به بركت آن حضرت, دست روي سرهاي افراد ميگذارد و عقول اينها جمع و احلام اينها كامل ميشود، اگر جامعه كامل شد و عاقل شد اداره آن جامعه سخت نيست الآن اگر هفت ميليارد بشر روي كُره زمين هست حضرت(سلام الله عليه) ظهور بكند و 313 يار مثل امام داشته باشد بدون خونريزي, جهان اصلاح ميشود آدم عاقل را به خوبي ميشود اداره كرد, جامعه عقلمحور را به خوبي ميشود اداره كرد آنجا كه عقل نيست كشتار عمومي است الآن در شرق يا غرب عالَم سخن از گراني و كَمي و فشار زندگي هست به استثناي يك گروه اندكي كه مرفّهاند بقيه در زحمتاند با اينكه ذات اقدس الهي فرمود همه بشر عائله من هستند همه حيوانات عائله من هستند هيچ مار و عقربي نيست كه در دستگاه من سهميه نداشته باشد ﴿مَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَ عَلَي اللَّهِ رِزْقُهَا﴾ همه عائله الهياند اما وقتي اين قدرت و نعمت الهي به دست طاغيان افتاد درصد عمدهاي از درآمد كُره زمين صرف آدمكشي است تمام اين كارخانههاي اسلحهسازي دارند كار ميكنند براي اينكه آدم بكشند اگر جامعه عاقل بود اين همه نعمتها صرف نيازهاي ضروري مردم ميشد جنگي هم در كار نبود وقتي حضرت(سلام الله عليه) ظهور ميكند عقلهاي مردم كامل ميشود به بركت و عنايت الهي. معجزه ذات اقدس الهي در زمان ظهور حضرت, عقلانيّت مردم است آنگاه اداره كردن مردم عاقل كار سختي نيست ولو هفت ميليارد. هر جا مشكلي هست در اثر جهل علمي يا جهالت عملي است يا نميدانند يا نميخواهند اينكه فرمود: ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ﴾ يعني دين و فكر و فرهنگ اسلام بر فرهنگهاي ديگر پيروز ميشود نيازي به جنگ نيست گروه اندكي ممكن است آسيب ببينند اين راجع به مطلب اول كه وقتي حضرت(سلام الله عليه) ظهور كرد وعده الهي انجاز ميشود هم ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ﴾ حاصل ميشود هم در سايه عقلانيّت, مردم وجود مبارك حضرت را ميپذيرند.
مطلب دوم كه مطلب قرآني است و وظيفه ما در حال غيبت است همان آيه اوايل سورهٴ مباركهٴ احزاب است وقتي صِبغه و رسالت رسول خدا(عليه و علي آله آلاف التحيّة و الثناء) را ذكر ميكند همان سِمت هم براي جانشينان آن حضرت هست در اوايل سورهٴ مباركهٴ احزاب فرمود: ﴿النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾، يعني وجود مبارك پيامبر از جانِ همه مردم عزيزتر است اين توضيحي ميطلبد و عصاره آن توضيح اين است سخني از وجود مبارك اميرمؤمنان(عليه الصلاة و عليه السلام) که فرمود: «فإذا حَضَرَتْ بليّةٌ فاجعلوا أموالَكم دون أنفسِكم و إذا نَزلَت نازلةٌ فاجعلوا أنفسَكم دون دينِكم» يعني اگر يك حادثه تلخي پيش آمد شما با مالتان, جانتان را حفظ كنيد جنگي پيش آمد مرضي پيش آمد آتشسوزي, سيل, حادثه تلخي رخ داد به وسيله مال, جانتان را حفظ كنيد اگر آن حادثه تلخ جلوتر آمد در سنگر دوم شما جانتان را سپر قرار بدهيد و دينتان را حفظ كنيد وقتي جانتان را در راه خدا داديد دينتان براي ابد محفوظ ميماند و شما براي هميشه زنده خواهيد بود. ما آمديم كه زنده بمانيم نه بميريم بارها به عرضتان رسيد اين زيربناي همه حرفهاست كه انبيا آمدند به ما بفهمانند شماييد كه مرگ را ميميرانيد نه اينكه مرگ, شما را بميراند اين حرفِ تازه انبياست ما با قدرت ديني مرگ را ميميرانيم و براي هميشه زندهايم. در آن حديث نوراني فرمود اگر اين حادثه مقداري جلوتر آمد جانتان را سپر قرار بدهيد در سنگر جان, دينتان را حفظ كنيد. طبق آن بيان نوراني حضرت امير(سلام الله عليه) كه به منزله شرح اين آيه ﴿النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾ است موضوع روشن ميشود و آن اين است كه ما بدني داريم كه تحت هدايت جان ما اداره ميشود هر كاري كه در حوزه بدن انجام ميگيرد جان ما باخبر است يعني كاري كه روي دست ما يا با دست ما, روي پاي ما يا با پاي ما, روي چشم ما يا با چشم ما, روي گوش ما يا با گوش ما, روي ساير اعضاي ما يا با اعضاي ما انجام ميگيرد همه اين كارها را جانِ ما ميداند ما جاني داريم كه نسبت به همه اعضاي بدن ما اشراف دارد جاناني هم داريم كه بر جان ما اشراف دارد و آن پيغمبر است كه فرمود: ﴿النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾ هر كاري را كه بدن انجام ميدهد جان، باخبر است هر كاري كه جان ما انجام ميدهد آن جانان باخبر است جانِ جان, وجود مبارك انسان كامل معصوم است اين اولويّت, اولويّت تعييني است نه تفضيلي چون در كنارش هم ﴿أُولُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَي بِبَعْضٍ﴾،آمده است. اين اولويّت تعييني نشان ميدهد كه وجود مبارك پيامبر به منزله جانِ جانهاي ماست هر كاري كه در جان ما انجام ميگيرد وجود مبارك حضرت ميداند امام هم جانشين آن پيامبر است وجود مبارك وليّ عصر(ارواحنا فداه) هم همانند رسول گرامي(عليهم الصلاة و عليهم السلام) جان جانهاست هر كاري كه ميكنيم به اذن الله باخبر است اينكه در سورهٴ مباركهٴ توبه فرمود: ﴿قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَي اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾; يعني هر كاري كه ميكنيد خدا ميبيند پيامبر ميبيند مؤمنان كه منظور ائمه(عليهم السلام) هستند،ميبينند آنها باخبرند ما چه تصميمي گرفتيم چه نيّتي داريم بهترين وظيفه منتظران آن است كه بدن را تطهير كنند چون جان ما مشرف به بدن است جان را تطهير كنند چون جانِ جانان بر اين روح اشراف دارد اگر ـ خداي ناكرده ـ اين قلب, سليم نباشد طيّب و طاهر نباشد چنين قلبي هرگز منتظر ظهور آن حضرت نيست و اگر بخواهد آن حضرت را زيارت كند بايد طيّب و طاهر باشد پس به استناد اين مطلب دوم كه از سورهٴ مباركهٴ احزاب به دست ميآيد ﴿النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾ وجود مبارك آن حضرت به منزله روحِ ارواح است, جانِ جانان است هر كاري كه ميكنيم به اذن خدا باخبر است چون در سورهٴ توبه فرمود هر كاري كه ميكنيد خدا ميبيند, پيامبر ميبيند و مؤمنان واقعي كه اهل بيت(عليهم الصلاة و عليهم السلام) هستند ميبينند ﴿قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَي اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾
سرّ عظیم و دعای مستجاب
استاد فاطمی نیا در سخنرانی ای که در مراسم چهلم آیت الله بهجت داشتند، فرمودند: چراغها را خاموش کنید، می خواهم از روح آیت الله بهجت کمک بگیرم سرّی را فاش کنم. آن سرّ این است، که ایشان فرمودند: صلوات خاصّۀ حضرت زهرا سلام الله علیها سرّ عظیم و دعای مستجاب است.
صلوات شریفی که استاد فاطمی نیا معمولا با آن متوسل می شوند.
صلوات بر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ حَبيبَةِ حَبيبِكَ وَنَبِيِّكَ وَاُمِّ
خدايا درود فرست بر صديقه (طاهره ) فاطمه آن بانوى پاكيزه محبوب دوست و پيامبرت و مادر
اَحِبّآئِكَ وَاَصْفِيآئِكَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ
دوستان و برگزيدگانت آن بانويى كه او را برگزيدى و فضيلت و برتريش دادى بر زنان
الْعالَمينَ اَللّهُمَّ كُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَكُنِ
جهانيان خدايا تو انتقامش را بگير از كسانى كه به او ستم كردند و حرمتش را سبك
الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اَللّهُمَّ وَكَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى
شمردند و تو اى خدا خونخواهى فرزندانش را بكن خدايا همچنانكه او را بدين مقام رساندى كه مادر امامان راهنما
وَحَليلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْكَريمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاْعْلى فَصَلِّ عَلَيْها
و همسر پرچمدار محشر و گرامى در عالم بالا قرارش دادى پس درود فرست بر او
وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُكْرِمُ بِها وَجْهَ اَبيها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ
و بر مادرش (خديجه ) درودى كه گرامى دارى بدان آبروى پدرش محمد صلى الله عليه و آلهرا و روشن گردانى
بِها اَعْيُنَ ذُرِّيَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلامِ
بدان ديده فرزندانش را و برسان بديشان از من در اين ساعت بهترين تحيت و سلام را
کلیات مفاتیح الجنان/ بخش صلوات حجج طاهره
امکان و وقوع دیدن امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف
آیا امکان دیدن امام زمان(عج) در زمان غیبت کبری وجود دارد؟
در زمان ما عده ای پیدا شدند که در اصطلاح به آنها می گویند شیاد، این افراد از عشق مردم به امام زمان(عج) سوء استفاده می کنند. این افراد برای مطرح ساختن خودشان می گویند. با آقا رابطه داریم و از این قماش کارها که بی حد و بی حساب است، البته اینها به نفرین امام زمان(ع) گرفتار می شوند. مردم نیز در این میان تقصیر دارند و به سادگی نباید تسلیم شوند.عشق و علاقه به اهل بیت(ع) خیلی خوب است. اما اگر مواظبش نباشید، آفت می زند و آسیب هایی در آن لانه می کنند. باید گفت که عشق ما آسیب پذیر است، امروز دشمنان ما حرکات ما را کنترل می کند و به تمام دنیا مخابره می کنند. ما شیعیان در این زمینه زیر ذره بین هستیم.
باید عشق اهل بیت(ع) آسیب شناسی شود. چراکه عشق آنها اکسیر است، اکسیر چیست؟ به مجرد طلوع هلال محرم در تمام مناطق اعم از شیعه و غیرشیعه، کارها شروع می شود و تلاش برای زنده نگه داشتن نام و راه امام حسین می کنند، به خاطر همین اکسیر عشق است که شیاطین جن و انس سعی در گمراهی باید به هوش باشیم.
عشق ما به امام زمان(عج) بسیار مهم است. ولی ما نباید تسلیم شیادان شویم، ما نباید بگذاریم دشمنان ما از این عشق اهل بیت(ع) سوء استفاده کنند، ما باید عاشق امام زمان(عج) باشیم اما نباید از شیادان این راه غافل باشیم، چند سال پیش کسی 50 -60 کیلومتر مانده به جمکران به بقیه گفت: جایی که من نشستم جای پای امام زمان(عج) است، شیعه نباید ساده باشد، باید آنها را دعا کنیم که خدا آن ها را هدایت کند. اگر قابل هدایت نیستند، خدا آنها را از میان بردارد.
یکی از مسائل رویت حضرت ولی عصر(ع) است که مورد علاقه و منتهای آرزوی شیعه است، حال باید بررسی شود که آیا می شود دید یا نه؟
امام زمان(عج) را می شود دید. منتها یک بحث امکان داریم، یک بحث وقوع. اگر بگویند در حیات مسجد ممکن است درخت نارنج به عمل بیاد که اول امکان کاشتن بحث می شود. بعد نارنج می کاریم، می گوییم واقع شد،خیلی چیزها امکان دارد ولی واقع نمی شود.
حالا باید دید که دیدن امام زمان(عج) در غیبت کبری امکان دارد یا ندارد؟ اگر امکان دارد، واقع شده یا نشده؟
باید گفت بله قطعا امکان دارد که ما امام را ببینیم. البته باید توجه داشت که رویت عام بعد از ظهور صورت می گیرد و تاریخ ظهور را هر کس بگوید دروغ است. اما بزرگانی هستند که در کل می توانند حدس هایی بزنند. یکی از بزرگان که از دنیا رفته اند، ایشون به بنده فرمودند که زمان غیبت بسیارش سپری شده که مژده خوبی است.
رویت امام زمان(عج) واقع نیز شده، هزاران هزاران نفر در طول غیبت کبری امام را دیده اند. البته عده ای بودند که امام را شناختند که خیلی کم اتفاق افتاده، نوعا امام زمان(ع) را می بینند ولی بعدا می فهمند که امام بوده ولی ظریفه ای دارد از اسرار است.
امکان و وقوع دیدن امام زمان(ع) بوده و هست. اما این به این معنا نیست که هر کس گفت من امامم را دیدم، ما باور کنیم و دکانی باز کند، کسانی که دیدن علائم صدق در آنها بوده بحث مفصلی دارند.
آن ظریفه اسرار رویت امام زمان(عج) این است که از عجایب ولایت است، امام زمان و همه ائمه این قدرت را داشته و دارند که در کسی که آنها را می بیند تصرف کنند که او را نشناسد. برای آنها کاری ندارد. البته امام یک بعد را آزاد می گذراند که بتواند آن شخص حرف بزند و سوال کند.
اتفاق افتاده که کسانی امام را دیده اند و حتی 50 سوال هم کرده اند. حتی سوال های غیبی حتی اینکه طلاها کجاست و خودش هم تعجب می کند. البته بدون شناخت سوال را شروع می کند.البته ممکن است برعکسش نیز اتفاق بیفتد و آقا تصرف کنند که افراد ایشان را بشناسند ولی نتوانند حرف بزنند.
آقا سیدعزیز طباطبایی حکایتی از علامه امینی برای من گفت یکی از کرامات علامه است، در بغداد کاغذ کوپنی شده بود و علامه می خواست کاغذ بگیرد، رفته بود حرم امام موسی کاظم زیارت کند و بعد از آن به بغداد برود. برای گرفتن کاغذ، در حرم آیت الله مظفر را دیده بود که وقتی فهمیده بود علامه برای گرفتن کاغذ می رود. بعدا گفته بود من عربم و تو عجمی من با این مناسباتم دو ماه است که کاغذ می خواهم و نمی توانم بگیرم.
ولی زمانی که علامه به اداره مربوطه می رسد و نوبتش می رسد، می گوید: 350 بند کاغذ می خواهم، متصدی گفته بود: اینجا می گیرید یا نجف؟ گفته بود نجف، پولش را گرفت و گفت می فرستیم برایتان، وقتی علامه می روند بقیه به متصدی گفتند: چه شد که در این اوضاع به این فرد کاغذ دادید؟ که گفت من نشناختمش ولی وقتی به من نگاه می کرد، حالی پیدا می کردم که اگر هر کاری می گفت، می کردم و دست خودم نبود.
بسیاری امام زمان(عج) را در غیبت کبری دیده اند و باز هم می توان دید. اما مسئله ای که هست این است که این دیدار ناگهانی اتفاق می افتد.
در گذشته نیز گفتم امام زمان(عج) دیدن از اعظم مواهب الهیه است و واردات قلبیه نیز از موهبات است. مواهب الهیه و امام زمان دیدن نوعا ناگهانی اتفاق می افتد، چرا چون افراد این دیدارها را به خودشان نسبت ندهند که من چون فلان کار را کردم، امام را دیدم.
البته گاهی مشکلاتی پیش می آید که به امام متوسل می شوند و گاهی وقت ها کسی می آید و مشکل حل می شود البته ما نباید فکر کنیم که آقا هستند. چراکه شاید از یاران امام باشد که مشکل را حل می کند، حضرت در این مواقع یارانشان را می فرستند.
سخنان آیت الله فاطمی نیا در حرم امام رضا(ع)
فلسفۀ چفیه انداختن امام خامنه ای
حجت الاسلام ماندگاری:
به مقام معظم رهبری گفتم
فلسفه چفیه شما چیست؟
فرمودند: دوستان اگر می دانستند که
دشمن چگونه آماده شده است
برای زمین زدن نظام واسلام،
هیچگاه حالت رزم را از
خودشان دور نمی کردند!
آقایمان می آید ...
أَیْنَ هادِمُ أَبْنِیَةِ الشِّرْکِ وَ النِّفاقِ؟ کجاست منهدم کنندۀ بنیاد کفر و ظلم و فساد؟ مردم هر موقع دیدید روز به روز جریان استکبار دارد ضعیف می شود به همدیگر مژدۀ ظهور مهدی فاطمه را بدهید. امید عاقلانه ای را در دل تان تقویت کنید، گویی آقایمان می آید. اگر دیدید ابنیۀ شرک و نفاق، شوکت معتدین دارد روز به روز تضعیف می شود بدانید دیگر آقایمان نزدیک است بیاید که ضربۀ نهایی را بزند، نابودشان کند.
اللهم عجل لولیک الفرج
برگرد تا هوای زمین را عوض کنی ...
حتی زبان شعر
دنیا بد است بی تو مکان بدی شده است
ای صاحب زمانه، زمان بدی شده است
حتی پیامی از تو به اینجا نمی رسد
بعد از تو باد، نامه رسان بدی شده است
برگرد تا هوای زمین را عوض کنی
حالا که نیستی، خفقان بدی شده است
حالا که نیستی، همه ساکت نشسته اند
حتی زبان شعر، زبان بدی شده است
ساعت، به سرعت و نگران پیش می رود
این تیک تاک ها، هیجان بدی شده است
دست مرا بگیر که یخ زد بدون تو
جان مرا بگیر که جان بدی شده است
شعری زیبا از آقای میلاد عرفان پور
شیعیان بی وارث را از خیرات خود فراموش نکنید.
حکایتی از ملاقات آیت الله مرعشی نجفی با امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف که ایشان در زمان حیات خود بیان فرموده اند و می فرمودند: که هر وقت آن شب یادم می آید، بهت زده می شوم.
در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت علیم السّلام در نجف اشرف، شوق زیاد جهت دیدار جمال مولایمان بقیه اللّه الاعظم داشتم. با خود عهد کردم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم به این نیت که جمال آقا صاحب الامر علیه السّلام را زیارت و به فوز بزرگ نائل شوم.
تا ۳۵ یا ۳۶ شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً در این شب رفتنم از نجف به تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود، هنگامی که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجودم را فرا گرفت مخصوصاً از زیادی قطّاع الطّریق و دزدها، ناگهان صدای پایی را از دنبال سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید.
برگشتم به عقب سید عر بی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت:« ای سیّد! سلام علیکم» ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و اطمینان و سکون نفس پیدا کردم.
سخن می گفتیم و می رفتیم ، از من سؤال کرد:« قصد کجا داری؟» گفتم:« مسجد سهله» ، فرمود:« به چه جهت؟» گفتم:« به قصد تشرّف به زیارت ولیّ عصر علیه السّلام ».
مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان که مسجد کوچکی است نزدیک مسجد سهله رسیدیم، داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سیّد خواند که کَاَنَّ با او دیوار و سنگ ها آن دعا را می خواندند، احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم.
بعد از دعا سیّد فرمود:« سیّد تو گرسنه ای ، چه خوب است شام بخوری» پس سفره ای را که زیر عبا داشت بیرون آورده و در آن سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. کَاَنَّ تازه از باغ چیده و آن وقت چلّه زمستان و سرمای زننده ای بود و من منتقل به این معنا نشدم که این آقا این خیار سبز تازه را در این فصل زمستان از کجا آورده؟ طبق دستور آقا شام خوردم.
سپس فرمود:« بلند شو تا به مسجد سهله برویم» داخل مسجد شدیم، آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه میکردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشا را به آقا اقتدا کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست.
بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود:«ای سیّد آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می روی یا در همین جا می مانی؟» گفتم:«می مانم». در وسط مسجد در مقام امام صادقعلیه السّلام نشستیم، به سیّد گفتم:«آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟» در جواب، کلام جامع را فرمود:« این امور از فضول زندگیست و ما از این فضولات دوریم» این کلام در عمق وجودم اثر گذاشت به نحوی که هرگاه یادم می آید ارکان وجودم می لرزد.
به هر حال مجلس حدود ۲ ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی رد و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره می کنم.
۱ – در رابطه با استخاره سخن به میان آمد، سیّد عرب فرمود:« ای سیّد با تسبیح به چه نحو استخاره می کنی؟» گفتم« سه مرتبه صلوات می فرستم و سه مرتبه می گویم« أسْتَخیرُ الله برَحْمَتِه خِیَرَه فی عافِیَه» پس قبضه ای از تسبیح را گرفته می شمارم، اگر دو تا ماند بد است و اگر یکی ماند خوب است».
فرمود:« برای این استخاره، باقی مانده ایست که به شما نرسیده و آن این است که هرگاه یکی باقی ماند فوراً حکم به خوبی استخاره نکنید بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید، اگر زوج آمد کشف می شود که استخاره اوّل خوب است اما اگر یکی آمد کشف می شود که استخاره اوّل میانه است».
به حسب قواعد علمیّه می بایست دلیل بخواهم و آقا جواب دهد، به جای دقیق و باریکی رسیدیم پس به مجرد این قول تسلیم و منقاد شدم و در عین حال متوجه نیستم که این آقا کیست.
۲ – از جمله مطالب در این جلسه، تأکید سیّد عرب بر تلاوت و قرائت این سوره ها بعد از نمازهای واجب بود: بعد از نماز صبح سوره یاسین، بعد از نماز ظهر سوره عم، بعد از نماز عصر سوره نوح، بعد از نماز مغرب سوره واقعه و بعد از نماز عشا سوره ملک.
۳ – دیگر اینکه تأکید فرمودند بر دو رکعت نماز بین مغرب و عشا، که در رکعت اول بعد از حمد هر سوره ای که خواستی می خوانی و در رکعت دوم بعد از حمد سوره واقعه را می خوانی.
۴ – تأکید فرمود که:« بعد از نمازهای پنجگانه این دعا را بخوان «اللّهمَ سَرّحُنی عَن الهُمُومِ وَ الغُمُومِ وَ وَحْشَهِ الصّدرِ وَ وَسْوَسَهِ الشّیْطانِ بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین».
۵ – و دیگر تأکید بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع در نمازهای یومیه، خصوصاً رکعت آخر:
«اللهمَ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ تَرَحَّمْ عَلی عَجْزِنا وَ اَغِثنا بِحَقِهم».
۶ – درتعریف و تمجید از شرایع الاسلام مرحوم محقق حلّی فرمود:« تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسائل آن».
۷ – تأکید بر خواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن برای شیعیانی که وارثی ندارند، یا دارند و لیکن یادی از آنها نمی کنند.
۸ – تحت الحنک را از زیر حنک دور دادن و سر آن را در عمامه قرار دادن. چنانکه علمای عرب به همین نحو عمل می کنند و فرمود: در شرع این چنین رسیده است
۹ – تأکید بر زیارت سیّدالشهداء علیه السّلام.
۱۰- دعا در حق من و فرمود: قرار دهد خدا تو را از خدمتگزاران شرع.
۱۱ – پرسیدم:« نمی دانم آیا عاقبت کارم خیر است و آیا من نزد صاحب شرع مقدس رو سفیدم؟»
فرمود:« عاقبت تو خیر و سعیت مشکور، و رو سفیدی».
گفتم:« نمی دانم آیا پدر و مادر و اساتید و ذوی الحقوق از من راضی هستند یا نه؟»
فرمود:« تمام آنها از تو راضیند و درباره ات دعا می کنند».
استدعای دعا کردم برای خودم که موفق باشم برای تألیف و تصنیف،
دعا فرمودند
در این جا مطالب دیگریست که مجال تفصیل و بیان آن نیست.
پس خواستم از مسجد بیرون روم به خاطر حاجتی، آمدم نزد حوضی که در وسط راه قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد. به ذهنم رسید چه شبی بود و این سیّد عرب کیست که این همه با فضیلت است؟ شاید همان مقصود و معشوقم باشد، تا به ذهنم رسید این معنی خطور کرد، مضطرب برگشتم و آن آقا را ندیدم و کسی هم در مسجد نبود.
یقین پیدا کردم که آقا را زیارت کردم و غافل بودم، مشغول گریه شدم و همچون دیوانه اطراف مسجد گردش می کردم تا صبح شد( چون عاشقی که بعد از وصال مبتلا به هجران شود).