توصیه می کنم با دقّت بخونید.
با سلام. اول بابت طولانی بودن این مطلب از همۀ شما دوستان معذرت می خوام. خلاصه کردنش واقعاٌ حیف بود.امّا خوندن تحلیل های بسیار دقیق آقای دکتر جلیلی از مسائل روز ایران و جهان رو به همۀ شما دوستان پیشنهاد می کنم.
دکتر سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی روز سه شنبه ۲۱ اردیبهشت برای شرکت در کنگره بزرگداشت شهدای دانشجوی مدافع حرم استان اصفهان به دعوت بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی شهرضا به این شهر سفر کرد. مشروح سخنرانی دکتر جلیلی در این شهر به این شرح است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین. و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین. اللهم صل على محمد و آل محمد الفلک الجاریه فی اللجج الغامره.
خدا را شکر میکنم که توفیق پیدا کردم در جمع صمیمی شما عزیزان آن هم در این مجلس پرشکوه که در روز میلاد امام حسین علیه السلام به یاد شهدا برگزار شده شرکت کنم.
خاطره ای از زیارت بانوی دمشق در روزهای اول بحران سوریه
در همان اوایل بحران سوریه توفیق پیدا کرده بودم سفری به دمشق داشته باشم و بعد از ملاقاتهای رسمی و دیپلماتیک، همراه شهید عزیز و بزرگوار سردار همدانی مرقد حضرت زینب سلام الله علیها را زیارت کنم.
در آنجا برای من بسیار جالب بود که عزیزانی از جاهای مختلف، دور حرم حضرت زینب سلام الله علیها آمده بودند، شعارشان این بود که «کُلُّنا عَباسُکِ یا زِینَب».
امروز در شرایطی هستیم که جوانانی با افتخار آرزوی ۱۴۰۰ ساله شیعه را که ایکاش ما میتوانستیم از حرم اهل بیت دفاع کنیم، بیان میکنند و آن هم نه در شعار، بلکه در عمل و جان خود و تمام توانی که دارند را با شعار کُلُّنا عَباسُکِ یا زِینَب تقدیم میکنند.
«کلنا عباسک یا زینب» یعنی چه؟
میخواهم فرصت را غنیمت شمرده و از این فضای معطر و معنوی جلسه در باره همین موضوع استفاده کنم و در سالروز تولد امام حسین علیه السلام و همچنین در آستانه میلاد حضرت ابالفضل علیه السلام این را مطرح کنم که چگونه میتوانیم در این ادعا صادق باشیم؟ وقتی میگوییم کُلُّنا عَباسُکِ یعنی چه؟ چرا این موضوع را میخواهیم مطرح کنیم؟ از چه چیزی میخواهیم دفاع کنیم؟ آن حرم و حریمی که ادعای دفاع از آن را داریم چیست؟ خود امام حسین علیه السلام که امروز افتخار داریم تولد ایشان را جشن بگیریم، در آن حیات پربرکت چه چیزی را دنبال میکردند؟ متأسفانه از ۵۸ سال عمر بابرکت امام حسین علیه السلام نتوانستهایم آنگونه که باید بهره ببریم و یک نقاط و لحظاتی برای ما مانده است. اتفاقاً تأمل در این نقاط نورانی آن منظومه معرفتی امام را بیشتر به ما نشان میدهد.
سه قله معرفتی در زندگانی حضرت سیدالشهدا
شاید اگر بخواهیم سه نقطه از این نقاط بزرگ از حیات امام حسین علیه السلام را یاد کنیم که امروز هم برای ما مانده، بزرگترین آن عاشورا است که قله حرکت امام حسین علیه السلام بود، در کنار آن دو نقطه درخشانی که برای ما به ارث مانده است، یکی قله معرفتی امام در دعای عرفه است که سعی میکنیم کموبیش از آن بهره ببریم و یک قله دیگر، خطبه امام در منا است که شاید کمتر به آن توجه داشتهایم.
انذارهای مهم حضرت اباعبدالله در خطبه منا
در اواخر دوره معاویه، امام حسین علیه السلام در منا خطبهای ایراد کردند. شاید اگر کسانی که در آن زمان و مکان توفیق بهرهوری از این خطبه را داشتند به آن عمل میکردند، وقایعی مثل عاشورا پیش نمیآمد. تمام پیام امام در آنجا این است که ای مردم! ای کسانی که ادعای دین دارید! بدانید که ادیان قبل، اگر تحریف شدند و به فرجام نرسیدند برای چه بود! آنجا به صراحت مورد عتاب و خطاب قرار میدادند که چرا در آن زمان در دورههایی ادیانی شکل گرفت، ولی به فرجام نرسید. آنجا حضرت انذار میدهند که اگر شما هم همینگونه رفتار کنید، آنچه که بر سر ادیان دیگر آمد، بر سر شما هم خواهد آمد. در آنجا این آیه قرآن را میخوانند که «لَوْلَا یَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَالْأَحْبَارُ»(۱)، میگویند چرا ادیان دیگر دچار تحریف و انحراف شدند؟ چون آنان که وظیفه داشتند جامعه را از انحرافات نجات دهند، به وظیفه خود بهموقع و بهدرستی عمل نکردند، این آیه را خواندند که آیا خداوند اینها را مورد عتاب قرار نمیدهد؟ بعد با صراحت هم میفرمایند که این برای ما هم هست. اگر به دین پیامبر توجه نداشته باشید و اقدام بهموقع امر به معروف و نهی از منکر را در زمان خودش انجام ندهید، باز هم دو باره ممکن است تکرار شود.
اگر هشدارهای امام حسین در منا جدی گرفته می شد، حادثه عاشورا بوجود نمی آمد
این انذار در آنجا گفته شده است. یک خطبه بسیار ارزشمند و طولانی است که اگر شما عزیزان آن را مطالعه کنید، آن فرازهای مختلفی را که از جانب این امام عزیز بیان شده است میبینید. فاصله ایراد این خطبه تا عاشورا کمتر از دو سال است، یعنی این خطبه بیان میشود، این هشدار داده میشود، اما عدم اجابت بهموقع و صحیح موجب میشود که آن فاجعه تاریخ اتفاق بیفتد؛ چرا؟ چون آن هشدار، جدی گرفته نشد. این است که شما میبینید که امام با همه وجود قیام میکنند. برای چه؟ برای همین بحث که دین خدا و پیامبر دچار انحراف و تحریف نشود. آنجاست که مردم بعد از سالها آن فلسفهای که پیامبر فرموده بودند «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» را متوجه می شوند. این تعبیر یعنی چه؟ «حُسَیْنٌ مِنِّی» درست است، چون حسین نوه پیامبر است، اما «أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» یعنی چه؟ یعنی اینکه حسین اجازه نمیدهد دین پیامبر را تحریف کنند و آن بلایی که سر سایر ادیان الهی آمد سر این دین بیاید. در نهایت هم امام حسین علیه السلام قیام میکند، مبارزه میکند، جهاد میکند و در این را به شهادت میرسد.
در ادعیه و زیاراتی که میخوانیم این ادعا را داریم که ما تابع شما هستیم و میخواهیم شما را یاری کنیم. در همین نگاهی که ما به ائمه معصومین علیه السلام و بلکه به مقام شامخ حضرت عباس علیه السلام داریم، میخوانیم اَنَا لَکُم تَابِعٌ وَ نُصرَتی لَکُم مُعَدةٌ، من آمادهام شما را یاری کنم. این یاری چیست؟ یکوقت میشود ادعا کرد و شعاری داد، اما یکوقت است که این ادعا، عمق معرفتی دارد و فراتر از یک ادعا است.
آگاهی و هوشیاری؛ عمق شعار «کلنا عباسک یا زینب»
در این حرکتی که امام حسین(ع) انجام داد، کسی که ادعا میکند، نمونه آن ادعا چیست؟ اینکه ما میگوییم «کلنا عباسک»، نمونه ما حضرت حضرت عباس علیه السلام است. آن ادعا یکسری الزاماتی دارد. آن الزامات چیست؟ موضوعی که در زیارت حضرت عباس علیه السلام مطرح میشود این است که در آنجا میگوید هم خودم شهادت میدهم و هم خداوند را به شهادت میگیرم که تو اینگونه بودی، «لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْکُلْ» سست نشدی، سَر، باز نزدی. «مَضَیْتَ عَلى بَصیرَه مِنْ اَمْرِکَ»، با آگاهی و هوشمندی عمل کردی. «مُقْتَدِیاً بِالصّالِحینَ وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِیّینَ»، تو با آگاهی و هوشیاری این کار را دنبال میکردی و یک حرکت احساسی نبود و فهم صحیحی داشتی. آنوقت ثمرهاش چه بود؟ «اَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلیمِ وَالتَّصْدیقِ وَالْوَفاءِ وَالنَّصیحَهِ.»
حالا اگر کسی ادعا میکند «کلنا عباسک»، همان وظیفه و کارویژه برایش تعریف میشود. اینکه میگوید «علی بصیرةٍ مِنْ اُمرِکَ» چیست؟ اولین نکتهای که بیان میشود این است که حرکت تو اینطور نبود که از برادرت جلوی چند دشمن دفاع کنی، «مَضَیْتَ عَلى ما مَضى بِهِ الْبَدْرِیُّونَ»، تو حرکتی انجام دادی که این حرکت یک حرکت مستمر است. این از بدر شروع شد. مَضَیْتَ عَلى ما مَضى بِهِ الْبَدْرِیُّونَ. تو چنین حرکتی را شروع کردی. این نقطه بوده که ادامه داشته است. بصیرت تو فراتر از یک دفاع خانوادگی بوده است. این حرکت است که امروز دشمنان از آن نگران هستند. میدانند آن چیزی که «ما مَضى بِهِ الْبَدْرِیُّونَ» و بعد در عاشورا چنین اوجی پیدا میکند، این هرگاه که ظهور و بروز پیدا کند دشمنان از آن نگران خواهند بود.
چرا بعد از ۵ سال دشمن نتوانست در سوریه به هدف خود برسد؟
اینکه امروز میبینید که شش قدرت عالم بیست روز سر این موضوع که مثلاً چند سانتریفیوژ داشته یا نداشته باشید، با شما صحبت میکنند، آیا این فقط برای چند سانتریفیوژ است؟ اینها هرکدام هزاران کلاهک هستهای دارند، چرا با شما گفتوگو میکنند؟ اینکه شما میبینید بیش از پنج سال حرکتی را در سوریه شروع کردند، تقریباً هم چیزی به قول خودشان کم ندارند و میگویند ما هر کاری را انجام میدهیم، چون اراده کردیم، چون قدرت و مستکبر هستیم و زورمان هم بیشتر است، «فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً»(۲)، چرا نمی توانند به هدف اصلی خودشان برسند؟ چه چیز دشمن را زمینگیر میکند؟ چون یک جمعیتی پیدا شده که می گوید کُلُّنا عَباسُکِ یا زینب!
خودشان بیان میکنند هر آنچه که داشتیم آوردیم، حتی حیثیت خودشان را گذاشتند. آنهایی که ادعای مبارزه با تروریسمشان گوش فلک را کرد کرده بود، دیدید که رسماً و علناً همه تروریستها را مسلح کردند، گفتند اینها را به عنوان پیادهنظام بفرستید. چرا جواب نتوانستند؟ خودشان میگویند خواستیم این کار را کنیم، ولی نتوانستیم.
ایران به مثابه «الفلک الجاریه فی اللجج الغامره»
خود آنها به صراحت اعلام میکنند که امروز ایران امنترین کشور منطقه است. ایران چه چیزی دارد که امروز امنترین کشور منطقه است و به قول خودشان هر آنچه داشتند علیه او بهکار گرفتند؟ چرا نتوانستند؟ اینجاست که خود آنها میفهمند که این موضوعی فراتر از دو موشک و تانک است؛ یک قدرتی در حال شکلگیری است که جنس آن متفاوت است. آن چیست؟ الفلک الجاریه فی اللجج الغامره. دشمن میفهمد که ایران امروز قدرتی است که فقط مقاومت نمیکند، در حال پیشرفت هم است. الفلک الجاریه، این صلواتی که در ایام شعبان مأمور شدیم تکرار کنیم و بخوانیم، همین است. این «فلک جاریه» تازه برای دشمن عینیت پیدا میکند. دشمن میفهمد که اگر گفته میشود «اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ النّجاه» یعنی چه و سفینه نجات چگونه است؛ او میفهمد که این یک کشتی است که نایستاده و حرکت میکند. خودشان میگویند که ایران فقط مقاومت نمیکند، بلکه در حال پیشرفت است. آن هم نه در آب روان آرام، بلکه در «اللجج الغامره»؛ در سهمگینترین طوفانها حرکت میکند.
خاطره ای از دیدار با مقام اروپایی/ حفظ امنیت همسایه افغانستان سخت تر است یا همسایه آلمان؟
خود مقامات اروپایی وقتی به تهران میآمدند و با ما ملاقات داشتند، میگفتند ما اصلاً فکرش را نمیکردیم ایران اینقدر پیشرفت کرده است، ما فکر میکردیم شما دارید فقط مقاومت میکنید. یکی از این مقامات اروپایی که به تهران آمده بود و با من ملاقاتی داشت میگفت برای من هم پیشرفت و هم امنیت شما جالب است. گفتم فرق امنیت شما با ما این است که یکی از همسایههای شما آلمان است و یکی دیگر آن اتریش، اما یک همسایه ما عراق است و یکی دیگر افغانستان! در یک منطقه پر از ناامنی زندگی میکنیم و چنین امنیتی داریم!
تعبیر عبرت آموز اندیشمند روسی: مارکسیسم همانی که داشتیم را هم از بین برد!
«الکَهفِ الْحَصِین وَ غِیاثِ الْمُضطَرِّ الْمُستَکین»، ملت ما یک پناهگاهی پیدا کرده است که این پناهگاه به او امنیت و آرامش میدهد. بعضی وقتها به جایی پناه میبرید که پناهگاه است، ولی همان روی سر شما خراب میشود شما میبینید در همین شمال کشور، به اندیشه مارکسیسم پناه بردند، بعد از ۷۰ سال چه شد؟ خود همان روسیه ی قبل هم تکهتکه شد. اصلاً آنچنان بر سرش آوار شد که چیزی از آن روسیه قبل از ۱۹۱۷ هم باقی نماند. دو سه هفته پیش یکی از اندیشمندان روسیه به تهران آمد و همین را میگفت. میگفت پناه بردن ما به مارکسیسم چیزی که بر ما نداشت هیچ، آن چیزی را هم داشتیم روی سر ما خراب کرد!
اما حالا میبینند یک اندیشهای پیدا شده که این اندیشه «کهف حصین» میشود و میتواند یک جایگاهی را درست کند. دشمن از همین نگران است که این اندیشه برای دیگران الگو هم میشود و فقط خرمشهر آزاد نمیشود، بهدنبال آن جنوب لبنان هم آزاد میشود، بهدنبال آن جنگهای ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و پیروزیهای پی در پی هم شکل میگیرد.
شجره طیبه ۳۵ ساله در برابر تمدن ۵۰۰ ساله!
اینکه شما میبینید شش قدرت ۱۸ روز مینشینند تا فلان موضوع را از شما دریغ کنند به خاطر همین است. دشمن میفهمد که این یک شجره طیبهای است که در حال شکلگیری و رشد است، «اَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ، تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا»(۳) این ثمرات هنوز از نتایج سحر است. اینها هنوز در ۳۵ سال شکل گرفته است ولی دشمن با ۵۰۰ سال سابقه تمدنی باصطلاح غرب به اینجا رسیده است.
دشمن میفهمد که قدرت این ملت از جنس دیگری است. جنس آن چیست؟ این است که یک ایستاده و نمیترسد. استکبار همه دنیا را با یک نظم و هیمنه برای خودش درست کرده، ولی ایران ایستاده و نمیترسد. دشمن میبیند یک قدرتی آمده که فرمول و مؤلفهها و محاسبات جدید آورده است. این محاسبات، محاسبات او نیست. اینکه یک شهری مثل شهرضا که کیلومترها با جبهههای جنگ فاصله دارد، صدها شهید تقدیم میکند، دشمن همینها را نمیفهمد. او نمیفهمد که این مبنای محاسباتی یعنی چه؟
ایران با کدام اندیشه محاسبات دشمن را برهم ریخت؟
ترساندن این است که طرف را با بیان اینکه فلان جنس را نمیدهیم، تحریم اقتصادی میکنیم و اصلاً جانت را میگیریم بترسانند. اما ملت ایران یک محاسبه جدید وارد میکند و تنها نمیگوید «وَ لا تَقولوا لِمَن یقتَلُ فی سَبیلِ اللهِ اَموات»(۵) میفرماید اینها را اصلاً اینطوری محاسبه نکن. «وَ لا تَحَسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ اَمواتًا بَل اَحیآءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون»(۶) میفرماید که اصلاً این محاسبه غلط است و این یک حیات دیگری است. دشمن این را ندارد و نمیفهمد.
این جلساتی که اینگونه گرفته میشود ضمن اینکه یادی از شهدا است که ما میخواهیم بگوییم که میخواهیم راهتان را ادامه بدهیم، صراحت قرآن است که آنها هم به ما پیام میدهند «یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم»(۷) که نترسید و نگران نباشید. «إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا»(۸) نترسید و نگران نباشید. «لَن یَضُرّوکُم إِلّا أَذًى»(۹) این صراحت قرآن است که به جز اذیت و آزارهای جزئی نمیتوانند به شما آسیب جدی برسانند. اگر کسی مبنای محاسبهاش این شد، صحنه عوض میشود.
آن چیزی که دشمن امروز دنبال میکند این است که میخواهد محاسبات ما را دچار مشکل کند. اینجاست که ۵۰ سال بعد از رحلت پیامبر(ص)، امام حسین(ع) قیام میکند که اسلام منحرف نشود، چون این قیام برای همان اسلام است که میتواند حیات بشریت و انسانها را داشته باشد. جان خود را میدهد، برای اینکه میداند آن چیزی که موجب حیات انسانها میشود اسلام ناب است.
دوگانه اسلام ناب _ اسلام امریکایی؛ مهم ترین دغدغه سالهای عمر حضرت امام
این همان دغدغه امام ما در سال آخر عمرش بود. شما مرتب میبینید که امام به مردم هشدار میدهد و از عبارات اسلام ناب و اسلام آمریکایی استفاده میکند، چون همان چیزی که سر ادیان دیگر آمد و همان چیزی که امام حسین(ع) قیام کرد که بلایی سر اسلام ناب نیاید، خدای ناکرده سر این انقلاب نیاید. چه چیز میتواند آن اسلام ناب را که موتور این حرکت بود و این حیات را برای ما آورد دچار مشکل کند؟ اسلام آمریکایی!
اسلام امریکایی یعنی اسلامی که بخواهد ما را از مبارزه پشیمان کند
اسلام امریکایی یعنی اندیشهای که میخواهد منبع قدرت ما را که همان اسلام ناب است خالی کند. آن چیزی که منبع قدرت ما بوده است را از ما بگیرد. تمام تلاش آنها این بود و بر همین مبنا شما میبینید که در آن یکسال آخر امام خمینی آن صحبتها را میفرمودند. خواهش من این است که این صحبتها را به عنوان یک کار تحقیقی مطالعه بفرمایید. چرا امام در سال آخر مرتب این دغدغه را داشتند؟ در پایان جنگ بیان میفرمایند که آنها امروز فهمیدند با گزینه نظامی نمیتوانند با شما مقابله کنند. لذا دنبال این هستند که منبع قدرت شما را خالی کنند. اسلام آمریکایی یعنی این. اسلامی که شما را از مبارزه منصرف کند. اسلامی که شما را از انقلابیبودن پشیمان کند. امام نگران این بود.
امام فرمود «استمرار روح اسلام انقلابی در جنگ تحقق یافت»
اسلام آمریکایی دنبال جدا کردن اسلام و انقلاب از همدیگر است. اسلامی که برای قدرتهای استکباری ضرر نداشته باشد که اشکالی ندارد! اسلام انقلابی چه بود؟ اسلام این شهدای بزرگوار ما بود. اسلام شهید همت، شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم. امام چه چیزی را بیان میفرمایند؟ این عین جمله امام است که در پیام منشور روحانیت میفرمایند «استمرار روح اسلام انقلابی در جنگ تحقق یافت.» اگر جنگ همین فایده را داشت که به ما اسلام انقلابی را آموزش داد کافی است. اسلامی که در آن جهاد هست، مبارزه هست، حرکت هست، پیشرفت هست و این است که برای شما پیشرفت و امنیت میآورد. امروز خود آنها میگویند کشوری که این اسلام را داشته است، توانسته امنترین کشور منطقه باشد. آن اسلامی که این کشور داشته است امروز توانسته پیشرفتهای گوناگون را برای او بیاورد.
اسلام آمریکایی چیست؟ تهی کردن انقلاب از اسلام و یا تهیکردن اسلام از انقلاب. اینجاست که آدم میفهمد آن فریاد اسلام ناب امام برای چه بود. برای جلوگیری از تحریف دین توسط اسلام آمریکایی بود. ترس دشمنان از ولایت فقیه چیست؟ این است که این ولایت فقیه، این نگاه و این «فلک جاریه» انقلاب اسلامی را برپا میکند. اسلام را احیا میکند. دشمن از این نگران است. از احیاء اسلام انقلابی نگران است. برای چه چیزی مقابله میکند؟ مقابله آنها با ولایت فقیه برای چیست؟ برای جلوگیری از مرجعیت دین.
همانطور که خودباوری در جنگ نظامی جواب داد در جنگ اقتصادی هم جواب می دهد
برای دشمن بهترین چیز این است وقتی میبیند شما در هر صحنهای موفق بودهاید و پیروزیهایی را بهدست آوردید، شما را از اصل مبارزه منصرف کند. ملتی را در آن مسیری که در پیش گرفته است دچار تردید کند. ایمان و خداباوری و خودباوری بود که این موفقیتها را رقم زده است. در گزینه نظامی نتوانسته است، در موارد دیگر هم نتوانسته است. در اقتصادی هم اگر خودباوری پیدا شود، نخواهد توانست.
ملتی که جوانانش بیکار نباشند، تحریم اقتصادی تاثیری ندارد
اگر امکانی فراهم شود که جوانان ملتی از همه توانمندیهای خود استفاده کنند و جامعهای بیکار نباشد، آنوقت تحریم اقتصادی هم اثر نخواهد داشت. دشمن اینها را میفهمد که آن حماسه سیاسی و حماسه نظامی در اقتصادی هم تکرار خواهد شد. این است آن بحثهای اساسی که امروز باید به آن توجه کرد. البته آنجایی هم که نمیتواند منصرف کند، باید مبارزه را منحرف کند. اینکه شما میبینید یک جریانهایی مثل داعش و گروهکهای این فرمی شکل میگیرند برای چیست؟ دارند برای حمایت از صهیونیسم جنگ نیابتی میکنند.
داعش نتیجه «پلورالیسم دینی» است
در مقابله با حزبالله لبنان که همین تفکر را میگیرد و با افتخار میایستد و جلوی رژیم صهیونیستی مقابله میکند و مانع روند جنگهای موفقیتآمیز رژیم صهیونیستی میشود و آنها را شکست میدهد و با جنگ ۳۳ روزه، جنگ ۲۲ روزه، جنگ هشت روزه و جنگ ۵۱ روزه روند پیروزیهای جهان اسلام شکل پیدا میکند، او باید بتواند جنگ را با ایادی خود منحرف کند. آنها بیایند حرکتی را انجام دهند که بهجای اینکه حزبالله با آنها درگیر شود، مجبور به درگیر شدن با اینها شود. اینها چگونه شکل میگیرد؟ از درون خود جهان اسلام. اینها چیست؟ همان تفکراتی که یک زمانی القا میشد. وقتی امام میگفت اسلام ناب، شما میدیدید در همین کشور کسانی مطرح میکردند که اسلام ناب یعنی چه؟ صحبت از پلورالیسم دینی میکردند. نتیجه پلورالیسم دینی داعش است، یعنی هرکسی میخواهد هرچیزی را به اسم دین بیان کند. امروز همانها جواب بدهند که نسبت پلورالیسم دینی با داعش چیست؟ این یک سئوال جدی برای مدعیان پلورالیسم دینی است.
وقتی امام اسلام ناب را مطرح کردند یک نگاه عمیق دینی و اصولی و راهبردی بود. میدانست هیچ چیزی نمیتواند در برابر ملتی که ایستاده و دعوت خدا و رسولش را اجابت کرده است مانع شود. چه چیزی میتواند در این حرکت خلل ایجاد کند؟ آن چیزی که بتواند در آن منبع قدرت اخلال ایجاد کند. لذا نسبت به اسلام آمریکایی و مباحثی از این قبیل هشدار میداد.
تفریطی های امروز همان افراطی های دیروز هستند
آن چیزی که شهدای ما برای ما به ارمغان گذاشتهاند چه بوده است؟ یک اسلام جامع و اسلام ناب. دلیل اینکه از امثال شهید همت میترسند -که فرزند این شهر است- چیست؟ چون میبینند هم اسلام انقلابی دارد، هم اسلام سادهزیستی دارد، هم اسلام مهربانی دارد، یک اسلام جامع را دارد. چه کسانی با اینها مقابله میکردند؟ چه کسانی امروز در برابر اسلام ناب میایستند؟ چه کسانی امروز اسلام ناب را برنمیتابند؟ اتفاقاً این تفریطیها همان افراطیهای دیروز هستند که علمای اسلام را هدف قرار میدادند. این تفکرات است که باعث می شود دشمن نتواند کار خود را پیش ببرد. دشمن میداند که این تفکر ناب است که میتواند این موفقیتهای بزرگ را در عرصههای مختلف رقم بزند.
انشاءالله همه ما بتوانیم میراثداران خوبی برای شهدای عزیزی که آنها را حاضر میدانیم، آنها را بشارتدهنده به خودمان میدانیم باشیم. پیام شهدا، پیام ترس و ناامیدی نیست، پیام بشارت است، «یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم» که نترسید و نگران نباشید.
انشاءالله همه ما بتوانیم در این مسیر سربازان خوبی برای نظام و راه شهدا و اسلام ناب و ولایت فقیه باشیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.