چرا عاشورا نمی خوانید!! عاشورا عاشورا عاشورا
شیخ ثقه الاسلام نوری رحمه الله فرموده: اما زیارت عاشورا، پس در فضل و مقام آن بس که از سنخ سایر زیارات نیست که به ظاهر از انشاء و املای معصومی باشد (هر چند که از قلوب مطهره ی ایشان چیزی جز آنچه از عالم بالا به آنجا برسد بیرون نیاید)، بلکه از سنخ احادیث قدسیه است که به همین تریتب از زیارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احدیّت جلّت عظمته به جبرئیل امین و از او به خاتم النّبیِین صلی الله علیه و آله رسیده و به حسب تجربه مداومت به آن چهل روز یا کمتر در قضای حاجاتو نیل مقاصد و دفع اعادی بی نظیر و لکن احسن فوائد آن که از مواظبت آن بدست آمده، فائده ایست که در کتاب دارالسلام ذکر کردم و اجمال آن اینکه ثقۀ صالح متقی حاج ملا حسن یزدی که از نیکان مجاورین نجف اشرف است و پیوسته مشغول عبادت و زیارت، نقل کرد از ثقۀ امین حاج محمدعلی یزدی که مرد فاضل صالحی بود در یزد که دائماٌ مشغول اصلاح امر آخرت خود بود و شبها در مقبرۀ خارج از یزد که در آن جماعتی از صلحاء مدفونند و معروف است به مزار به سر می برد و او را همسایه ای بود که در کودکی با هم بزرگ شده و در نزدیک معلم می رفتند تا آنکه بزرگ شد و شغل عشّاری در پیش گرفت، تا آنکه مرد و در همان مقبره نزدیک محلی که آن مرد صالح بیتوته می کرد دفن کردند. پس او را در خواب دید پس از گذشتن کمتر از ماهی که در هیئت نیکویی است، پس به نزد او رفت و گفت: من میدانم مبدأ و منتهای کار تو و ظاهر و باطن تو را و نبودی از آنها که احتمال رود نیکی در باطن ایشان و شغل ت مقتضی نبود جز عذاب را، پس به کدام عمل به این مقام رسیدی؟ گفت چنان است که گفتی و من در اشدّ عذاب بودم از روز وفات تا دیروز که زوجۀ استاد اشرف حداد فوت شد و در این مکان او را دفن کردند و اشاره کرد به موضعی که قریب صد ذرع از او دور بود و در شب وفات او حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام سه مرتبه او را زیارت کرد و در مرتبۀ سوم امر فرمودند به رفع عذاب از این مقبره، پس حالت ما نیکو شد و در سعه و نعمت افتادیم. پس از خواب متحیرانه بیدار شد و حداد را نمی شناخت و محلۀ او را نمی دانست، پس در بازار حدادان از او تفحص کرد و او را پیدا نمود. از او پرسید: برای تو زوجه ای بود؟ گفت: آری دیروز وفات کرد و او را فلان مکان و همان موضع را اسم برد دفن کردم. گفت: او به زیارت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رفته بود؟ گفت: نه. گفت: ذکر مصائب او می کرد؟ گفت: نه. گفت: مجلس تعزیه داشت؟ گفت: نه. آنگاه پرسید: چه می جویی؟ خواب رانقل کرد. گفت: آن زن مواظبت داشت به زیارت عاشورا.
مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی