وقتی پرچم یا حسین آمد ...
در محضر آیت الله جوادی آملی
ولي خطر زير گوش ماست. مگر كسي فكر ميكرد عراقي كه اكثريّت قاطع آن شيعه هستند, آنجا داعش پيدا شود؟ در سوريه, داعش پيدا شود؟ الآن ما در ميدان مين هستيم، لکن به بركت قرآن و عترت محفوظ میباشيم. شرق ما را نگاه كنيد، اين کشورهای افغانستان و پاكستان است كه هر روز شعله جنگ برپاست. غرب ما را نگاه كنيد كه متأسفانه داعش آمده و آنجا را با وجود اعتاب مقدسه, مركز درگيری قرار داده است. جنوب ما را نگاه كنيد كه پايگاه نظام «اعدا عدوّ» ما؛ يعني آمريكاست؛ شمال ما كه تركيه بود تا حدودي با ما مهربان بود، اما پايگاه انجرليك تركيه که پيمان نظامي با «اعدا عدوّ» ما بسته است؛ يعني آمريكا و صهيونيست كه اگر از آنجا موشك يا هواپيما پرواز كند، آسيبپذيريم. ما در ميدان مين هستيم و بايد بدانيم كه مديون قرآن و عترتيم و بايد بدانيم مديون حسين و سيّدالشهداء و امام صادقيم. ما اين كشور را دوست داريم، ما اين پرچم سه رنگ را دوست داريم; ولي عقل داريم و ميگوييم اين پرچم سه رنگ آن عُرضه را ندارد كه خودش را حفظ كند، چه رسد به اينكه ما را حفظ كند; ولي پرچم يا حسين آن هنر را دارد كه هم خود را حفظ كند و هم كشور را حفظ كند. ما همين پرچم سه رنگ را داشتيم و در جنگ جهاني اول و دوم آسيب ديديم. كودتاي ننگين 28 مرداد ـ كه اين روزها سالگرد آن است ـ را ما ديديم. آن روزها سنّ ما 21 سال بود؛ يعني حدود شصت سال قبل 28 مرداد 1332, سنّ ما تقريباً 21 سال بود. ما آن روز جزء طلبههاي جوان حوزه علميه تهران بوديم. مرحوم آيت الله كاشاني(رضوان الله عليه) و ساير علمايي كه حضور داشتند باعث ميشد كه طلاب در آنجا حضور داشته باشند. آمريكاييها در ظرف چهار ساعت با بودن اين پرچم سه رنگ اين كشور را به غارت بردند. در جمع شما شايد كسي نباشد كه جريان كودتاي ننگين 28 مرداد را با چشم ديده باشد. 28 مرداد 1332 گلابيهاي نطنز و غير نطنز به بازار ميآيد، كساني كه در تهران زندگي ميكنند ميدانند در بخش مولوي كه جنوب تهران است, ميداني داشت قبلاً به عنوان ميدان شاه که الآن شده ميدان قيام، در كنار آن ميدان مدرسه حاج ابوالفتح بود كه بخشی از طلاب آمل و غير آمل در آنجا درس ميخواندند. 28 مرداد 1332 يك تهراني دستفروش, ميوهفروش چند جعبه گلابي را از ميدان ترهبار گرفت و آورد. ساعت نُه و نيم داشت اين ميوهها را روي بساط خود جدا ميكرد و ميفروخت و داد ميزد: آي شاه ميوه! همين مردم ريختند بساط او را به هم زدند كه چرا اسم شاه را ميبري؟! شعار رسمي مردم تهران در آن روز مرگ بر شاه بود، چون مصدق نفت را ملي كرد، جنايت پهلوي را روشن كرد، ننگين بودن دودمان پهلوي را براي مردم روشن كرد، مردم هم دشمن شاه بودند و شعار رسمي مردم مرگ بر شاه بود که ريختند و بساط او را به هم زدند؛ يعنی در ساعت نُه و نيم 28 مرداد 1332, ساعت ده كودتا شد و مصدق و باند او به زندان افتادند و زاهدي روي كار آمد و كابينه تشكيل داد، بعدازظهر همان روز شعار رسمي مردم جاويد شاه شد. در ظرف چهار ساعت و با بودن همين پرچم سه رنگ؛ اما وقتي امام و روحانيت و مسجد و حسينيه و دين قيام كرد، شعار رسمي مردم در شانزده شهريور مرگ بر شاه بود؛ آن همه كشتار و شهادت در ميدان شهداي فعلي و ژاله سابق انجام شد، شعار رسمی مرگ بر شاه بود؛ هجده شهريور هم شعار مرگ بر شاه بود, تا مرگ شاه خائن نهضت ادامه دارد هم شعار رسمي مردم بود. سرّش آن است كه آن پرچم سه رنگ نتوانست خود را نه در جنگ جهاني اول, نه در جنگ جهاني دوم و نه در كودتاي ننگين 28 مرداد حفظ كند. اگر مسجد گوهرشاد را به توپ بستند، اين پرچم سه رنگ بود و اگر نفت را دادند به آمريكا و انگليس اين پرچم بود, اگر گاز را دادند به شوروي اين پرچم بود و اگر ما را ژاندارم منطقه كردند، اين پرچم سه رنگ بود؛ از اين پرچم سه رنگ به تنهايي كاري برنميآيد. اما وقتي پرچم يا حسين آمد، بسياري از شما ديديد که پنجاه نفر سپاهي و بسيجي وقتي به ميدان ميرفتند يك مورد هم پرچم سه رنگ نبود، بلکه همه يا زهرا, يا حسن و يا حسين بود. اين پرچمها آن هنر را دارند كه پرچم سه رنگ را حفظ كنند؛ ولي آن پرچم سه رنگ اين عرضه را ندارد كه خود را حفظ كند، چه رسد به اينکه پرچم يا حسين را حفظ کند. پرچم يا حسين را پهلوي به هم زده بود، حسينيهها را خراب كرده بود, اوقاف را خراب كرده بود، جلوی روضهخوانیها را گرفته بود. بنابراين ما بايد بدانيم كه چه چيزي را تكريم كنيم، اگر كسي مسلمان است براساس قرآن و عترت بايد بگويد يا حسين, اگر مسلمان نيست و دين ندارد، نداشته باشد؛ ولي بالأخره به وطن علاقهمند است، اگر به وطن علاقهمند است بايد بگويد يا حسين! براي اينكه اين پرچم کشور را حفظ كرد, اين پرچم نشان داد؛ گفت اگر غيرت است و اگر هميّت است به خاطر اين پرچم است…